Family Guy
سریال "مرد خانواده" محصول سال 2009 و شبکه "فاکس" می باشد. این سریال انیمیشنی همانند همتای خود "سیمسون ها" داستان زندگی خانواده ای در هم ریخته است ، پدر خانواده "پیتر گریفین" کمی خصوصیات "هومر سیمسون" را دارد، او سر به هوا هوس ران، شلخته ، چاق و پر خور است ، که همه چیز را به شوخی می گیرد، مادر خانواده "لوئیس" زن خانه دار و معلم پیانو می باشد، این خانواده سه فرزند دارند، یک پسر به نام "کریس" که همانند پدرش چاق و تنبل است ، و حتی حوصله صحبت کردن هم ندارد و دائم به مانند پدر خود مشغول تلویزیون تماشا کردن است. دختر خانواده "مگ" که به دوران بلوغ رسیده و دنبال همدمی می گردد ولی معمولا کسی به او به خاطر ظاهرش توجهی نمی کند.و اما یکی از جذاب ترین شخصیتهای سریال کودک خردسال این خانواده "استوویی" است، که با اینکه هنوز پوشک به پا دارد با فصاحت و بلاغت تمام حرف می زند، آن هم با لهجه غلیظ بریتانیایی، رفتار بزرگ گونه دارد، و از کلماتی کاملا ادبی استفاده می کند، تمایل به قتل و نابود کردن دیگران دارد ، با این وجود گاهی ماهیت کودکانه خود را نشان می دهد به عنوان مثال به مادر خود می گوید:"ای زن سبک سر ، شیر خشک ما کجاست؟" . شخصیت جذاب دیگر سگ این خانواده است، که رفتاری انسان گونه دارد، تنها کسی است که در خانواده مطالعه می کند و روزنامه می خواند، "مارتینی" می نوشد و "تاکسیدو" می پوشد،به افراد خانواده مشورت می دهد و فرد با تجربه خانواده به حساب میاید .
سریال"مرد خانواده " سریالی کمدی است و با اینکه انیمیشن محسوب می شود همچون همتای دیگر خود "South Park" اصلا برای کودکان مناسب نیست( هر چند که بیشتر کودکان آن را می بینند)، نقد جامعه و نقد خانواده آمریکایی هدف اصلی این سریال است ولی "ست مک فارلن " خالق سریال با نبوغ بیش از حدی چنان نقد های خود را در میانه شوخی های و موقعیت های کمیک سریال پنهان کرده که شاید تشخیص آنها بسیار مشکل باشد . سریال بسیار مفرح است دیالوگ ها فوق العاده خنده دارند، البته لازمه خندیدن به همه موقعیت های سریال دانستن شرایط و شخصیت های فرهنگی جامعه آمریکاست و می توان گفت این سریال از همتایان خود بیشتر با زندگی مردم خود آمریکا و عادات و فرهنگ شان عجین است.
شاید "مرد خانواده" در تمام قسمتهای خود جسارت "South Park" را نداشته باشد ولی شوخی هایی تندو تیز دارد، در این سریال روایت موقعیت های کمیک در یک برداشت کوتاه یا یک جمله و یک فلش فوروارد یا بک وارد تعریف می شود و برای خنداندن ناگهانی ، یک موقعیت ناگهانی بدون هیچ زمینه چینی ایجاد می گردد. گاهی این موقعیت ها با ترسیم فضایی فانتزی خلق می شوند، به عنوان مثال در جایی که مادر "پیتر " به پشت در خانه آنها می آید و در می زند ، و "پیتر " با تر س میگوید "وای مامانم اومده ، همه سریع به سمت دریچه فرار اضطراری .."و ما خانواده پیتر را می بینیم که با هراس از مادر شوهر به سمت دریچه ای می گریزند ، و بعد ما نمایی از بالای خانه داریم، که موشکی را نشان می دهد که خانواده در آن نشسته و موشک با سرعت زیاد به سمت فضا رهنمون می گردد.
مخاطب: خاص
سختی دیالوگها: 3.5
امتیاز: 8.7
دیالوگ برگزیده:
استویی: سلام ، مادر
لوییز: سلام ، نانازم، خوبی.
استویی: می دونی مامان، زندگی مثل یه جعبه شکلاته، هیچ وقت نمی دونی چی انتظارتو می کشه، البته زندگی تو بیشتر شبیه یه جعبه نارنجک جنگیه(در حال در آوردن نارنجک ها)
استویی: و حالا ، من برای آخرین بار به تو این مجال را می دهم . یا اسلحه کنترل ذهن من را برگردان، یا نابود شو.
لوییز: آهان، اسباب بازی تو میخای ، بیا بگیر عزیزم.
استویی: بلی، براستی که پیروزی از آن ماست.
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط:
<-CategoryName->
:: برچسبها:
<-TagName->